-
تقدیم به دوستاران احمد شاملو
یکشنبه 2 مردادماه سال 1390 21:44
بگذار شعرِ ما و تو باشد تصویرکارِ چهرهی پایانپذیرها: تصویرکارِ سُرخی لبهای دختران تصویرکارِ سُرخی زخمِ برادران! و نیز شعرِ من یکبار لااقل تصویرکارِ واقعی چهرهی شما دلقکان دریوزهگان «شاعران!»
-
مرثیه در مرگ ایگناسیو سانچز مخیاس
یکشنبه 2 مردادماه سال 1390 21:35
در ساعت پنج عصر. درست ساعت پنج عصر بود. پسری پارچهی سفید را آورد در ساعت پنج عصر سبدی آهک، از پیش آماده در ساعت پنج عصر باقی همه مرگ بود و تنها مرگ در ساعت پنج عصر باد با خود برد تکههای پنبه را هر سوی در ساعت پنج عصر و زنگار، بذرِ نیکل و بذرِ بلور افشاند در ساعت پنج عصر . اینک ستیزِ یوز و کبوتر در ساعت پنج عصر ....
-
توصیف نامادریم ؛ آسمان
یکشنبه 2 مردادماه سال 1390 14:31
پس از گذشت سال ها ، فاحشه های درخشانت را دیدم ، ستارگان ! تاریکی ، سیمای نکوهش شده اش را ، ماهت را ، دیدم! ... ادامه دارد...... ۱ - ۵ - ۹۰ مهران امضا
-
شکست
یکشنبه 26 تیرماه سال 1390 17:13
ما، بیشتر از شکستهایمان میآموزیم تا از کامیابیها. بیشتر با دریافتن اینکه چه کاری نباید انجام دهیم، درمییابیم که چه کاری باید انجام دهیم و شاید کسی که هرگز مرتکب اشتباهی نشده، هرگز چیزی کشف نکرده است.((ساموئل اسمایلز))
-
منو دلم تنها
یکشنبه 26 تیرماه سال 1390 16:18
منو دلم ، تنهاست ! برای چه اندیشیدم ، بجز طلب یاری ، گوشی شنوا! از فصل به فصل زندگی ، گذشت از مسیر های دراز ، آماده ام که لنگر افکنم! 26 - 4 - 90 مهران امضا تقدیم به من و دلتنگی های دلم
-
بدون شرح!
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 23:01
میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد ، پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد به نقل از هیچ کجا!
-
چرایی ها
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 22:47
فریاد سر می دهند ! آتشم زنید. سکوت اختیار می کنند! آبم کنید. ستایشی جز خدا کردند!حارم کنید. ستایش خدا میکردند!سنگم کنید. از فرازی و فرودی بسیار ، خسته از راه ، رسیده ام ، آماده ام! 23 - 4 - 90 مهران امضا
-
نداشته ها...
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 22:03
امید است داشته هایم ، شخصی را گمراه و ناامید نکند و نداشته هایم امیدی برای ادامه راه باشد.همین و بس! ۲۳ - 4 - 90 مهران امضا
-
تلخ تر از تلخ
چهارشنبه 22 تیرماه سال 1390 12:41
زبانم جمع شد و خود را جور کردم... تلخ تر از تلخ نیازی به شکر نیست! عادتش می دهم 22 - 4 - 90 مهران امضا
-
زنیّت ... !
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 22:23
هـــ وس ایــــ وان کــــ رده ام ... بـــــ ا مُتـــــ کـاهــای خنــــ کِ بعــــ د از ظهــــــ ر ... ظــــ رفـــی هنـــدوانـ ه ی شیــــریـــن و کمــی بـــــــــــ اد و نقـ اشــــی ... بــــی دغــدغــ ه کـــه : نکنـد شیـــــ ر گــــاز را ... به نقل از وبلاگ زنــی کـه مـن بـاشـم ...
-
من.، قبل ِ. تو
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 09:59
پانتومیم بازی می کنیم. اتاق خالی است، جز "ما". سه انگشتش را نشان می دهد، و چشم هایش را می بندد. می گویم: ک.و.ر؟ لب و سبیل کج می کند که یعنی: (تقریبن) ... تا.ریـ.کی؟ خوا.بیـ.دن؟ سا.را.ماگ!؟... طاقت نمی آورد و بلند می گوید: "من.، قبل ِ. تو" به نقل از وبلاگ سانتائیه
-
دو رنگ!
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 09:18
قلم بر دیواری زدم که فردایش ویرانیست حال چه کنم که از دیروزش خبری ندارم! 21 - 4 - 90 مهران امضا
-
شبست
دوشنبه 20 تیرماه سال 1390 00:09
سکوت ها را بشکنیم بغض ها را رها کنیم شاید امیدی در راه باشد برای رسیدن جبران کنیم گذشته را .... 19 - 4 - 90 مهران امضا
-
دفتر اول - ضمیمه
دوشنبه 20 تیرماه سال 1390 00:00
آوازی که در گوشم می شنوم ، پروازِ احساس است ، پروازِ خلوتی بی انتها برای من و تو خیالم پر از تو، تو و تو است! 19 - 4 - 90 مهران امضا
-
دفتر اول
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 23:54
برای دیدنت بوییدنت و نگاهت هزاران بار به تو و همراهیت، امید بسته ام به حد اقل هایی که فکرش را نکرده ام ،دل بسته ام زیبا ترینم باش 19 - 4 - 90 مهران امضا
-
بن بست
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 23:48
بعد یک عمر سرگردانی ...بعد سالیان سال حیرانی...اکنون... در انتهای بن بست ایستاده ام. به عقب باز نمیگردم...نه! بر آنم که تردیدهایم را پَر دهم و از یقین هایم نردبانی بسازم.. ... آنسوی این دیوار ... هر چه باشد ... من آماده ام!
-
بخت یاری
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 23:43
دوباره بر آن شدم که از ورود به آینده سر باز زنم ، به گذشته برگردم و از نو بنویسم ، فراموش کردن گذشته با من همسان نیست،حال برگشتم...