میم - تنها

میم تنها

میم - تنها

میم تنها

کاش می شد

کاش می شد بی کسی را چاره کرد
دفتر دلواپسی را پاره کرد
یک سحر زلف تو را در خواب خوش
با نوازش های باران شانه کرد
در پس دیوار این شهر عجیب
در کنارت عاشقانه خانه کرد
کاش می شد دست در دست تو داد
دیده با اهل جهان بیگانه کرد
هر چه نیرنگ و ریا و رنگ بود
با حضورت با صفا و ساده کرد
باز باید یک غزل از نو سرود
نام تو در قالب هر واژه کرد

باور نکن

از صدای آب که بگذریم....

در گذر زمان ، هر چه که در خود می یابیم را به ظن و اندیشه دیگران راه می دهیم...

باشد که رستگار شویم....


مبارک نو سال!