میم - تنها

میم تنها

میم - تنها

میم تنها

حرف آخر

برای من همیشه درد بود....فراموشی....

با تمام ادعا...می سپارمت به خدا...که چه راحت فراموش می کنی...مرا... دوست داشتنم را...

نظرات 2 + ارسال نظر
منتظر یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:43 ب.ظ

این روزها " بی " در من غوغا می کند !

بی کس ، بی مار ، بی زار ، بی چاره ، بی تاب ، بی دار ، بی یار ، بی دل ، بی ریخت ، بی صدا ،

بی جان ، بی نوا ، بی حس ، بی عقل ، بی کلام ، بی جواب ، بی هدف ، بی همزبان ...

بی تـــــو ، بی تــــــــو ، بی تــــــــــــو

فاطمه چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 ق.ظ

نقش زندگیم رج هایی داردکه فقط برای من است و از دید آدمیانی که روزانه روبروی این نقش
می ایستند می گویند می گریند می خندند و... می گذرند پنهان است
رج هایی که هویت پنهان مرا می سازند هویتی که برای همه قابل دیدن نیست
رج ها و تار و پودی که فقط من از حضورشان باخبرم
من می دانم و شاید
آنانی که خوب است بدانند ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد